گرگ اومد از گلوش گرفت و به سرعت سمت زمین های کشاورزی می رفت.
هرچی فریاد می زدم، رهاش نمی کرد.
اصلا این حیوون از هیچی نمی ترسه. دیگه وقتی از سر و صدای من همه بیرون اومدن و فریاد می زدن بچه رو رها کرد و رفت.
چند وقت پیش، بچه همسایه رو بُرد...
قسمت هایی از بدنشو بعد از 2 روز گشتن تو جنگل پیدا کردیم ...
تا حالا 4 تا بچه از روستای ما بُرده ...
.
این حیوون اصلا از آدم نمی ترسه. من خودم از ترس همیشه یک بیل، یا چاقو یا داس همرامه ...
نمی دونم چیه ، نه گُرگ ِ نه سگ ِ "
..
..
وقتی حرف میزد هیچی نمی گفتم ...
فقط نگاه می کردم ...
با خودم می گفتم" چقدر این حیوون برام آشناس... چقدر این خصوصیاتی که می گه دیدم دور و برم... "
آهان ...
این خصوصیات خیلی از آدم های امروز و دیروزه ...
درّندگی گُرگ رو دارن و نترسی سگ.
گُرگاس.
پی نوشت : روستایی در چند کیلومتری زنجان هست که مردم از ترس گرگاس از خونه هاشون بیرون نمیان. روز و شبم نداره. این حیوان روز ها هم به انسان حمله می کنه. حاصل جفت گیری بین سگ و گرگ هستش. به همین دلیل مثل گرگ درنده و مثل سگ نترس هستش و از انسان نمی ترسه. مردم روستای "بزینه رود" زندگی ندارن، و هیچ کس به دادشون نمی رسه. مسئولین منطقه ای و محیط زیست هیچ گزارشی از حملات این حیوان و بچه های مفقودی به استان و تهران رد نمی کنن تا مبادا براشون دردسر بشه، مورد بازخواست قرار بگیرن و میزشونو از دست بدن. به همین دلایل موضوع رو کاملا مسکوت نگه داشتند. تا حالا ده ها کودک از اون روستا و روستا های اطراف توسط همین حیوانات کشته و ناپدید شدند.
گرگاس توسط پرورش دهنده های محلی سگ و مراکز آموزش سگ غیر مجاز ، جفت گیری و تکثیر و پرورش داده میشه. این حیوان بعد از سه چهار ماه غیر قابل کنترل می شه و یا باید رهاش کرد یا از بین ببرنش. که در بعضی موارد رها شده و همان گرگاس های رها شده در کوه های اطراف تولید مثل کردن و امنیت مردم روستای بزینه رود و روستا های اطراف رو به خطر انداختن.